وبلاگ شخصی مریم دارینی دلنوشته ها |
||||||||||||||||
جمعه 6 دی 1392برچسب:, :: 18:46 :: نويسنده : مریم
كشاورزی الاغ پيری داشت كه يك روز اتفاقی به درون يك چاه بدون آب افتاد ! كشاورز هر چه سعي كرد نتوانست الاغ را از درون چاه بيرون بياورد ! پس براي اين كه حيوان بيچاره زياد زجر نكشد ، كشاورز و مردم روستا تصميم گرفتند چاه را با خاك پر كنند تا الاغ زودتر بميرد و مرگ تدريجی او باعث عذابش نشود ! مردم با سطل روی سر الاغ خاك می ريختند ، اما الاغ هر بار خاك های روی بدنش را می تكاند و زير پايش مي ريخت و وقتی خاك زير پايش بالا می آمد ، سعی می كرد روی خاك ها بايستد ! روستايی ها همين طور به زنده به گور كردن الاغ بيچاره ادامه دادند و الاغ هم همينطور به بالا آمدن ادامه داد تا اين كه به لبه ی چاه رسيد و در حيرت کشاورز و روستائيان از چاه بيرون آمد ! مشكلات مانند تلی از خاك بر سر ما می ريزند و ما همواره دو انتخاب داريم : اول اين كه اجازه بدهيم مشكلات ما را زنده به گور كنند و دوم اينكه از مشكلات سكويی بسازيم برای صعود !
نظرات شما عزیزان:
آخرین مطالب پيوندها
تبادل لینک
هوشمند نويسندگان
|